نظام باشگاهداری کی قرار است اجرا شود؟! (نکته ورزشی)
سرویس ورزشی-
چند روز پیش در خبرها داشتیم که کنفدراسیون فوتبال آسیا قصد دارد در فصل بعد لیگ قهرمانان، «قانون بازی جوانمردانه مالی» را اجرا کند. مطابق این قانون، باشگاهی که هزینههایش بیشتر از درآمدش باشد، مشمول جریمه میشود، جریمههایی که کف آن توبیخ و تذکر است و میتواند به محرومیت از شرکت در مسابقات و یا حذف کامل باشگاههای متخلف بینجامد.
میدانیم که اجرای قوانین بازی جوانمردانه مالی با هدف شفافسازی مسائل مالی و درآمدها و هزینههای تیمها، از حدود ده سال پیش از سوی اتحادیه فوتبال اروپا در قاره سبز در حال انجام است. در حالی که فوتبال دنیا با تصویب قوانین سفت و سخت – و البته سازنده- به دنبال ساماندهی هرچه بیشتر امور است و سعی دارد تا آنجا که میتواند سازمان و سیستم فوتبال را هرچه بیشتر قانونمند کند و جلوی دور زدن قانون و زیرآبی رفتن و کلک زدنها را بگیرد و خلاصه کاروبار فوتبال را برای مخاطبان و هواداران آن سالمتر و شفافتر سازد، در فوتبال خودمان داستان در برخی جاها عکس این است.
اینجا برخی تصمیمات خلقالساعه و قانونشکنی و قانونگریزی، در درجه اول از سوی مدیران و مسئولان و عدم شفافیت و نامحرم انگاشتن مردم و اهمیت ندادن به آنها و... بیداد میکند. این تضاد و چالشی است که بعید نیست به زودی یقه فوتبال ایران را بگیرد و پیامدهای سنگینی برای آن- به ویژه در عرصه بینالمللی- به دنبال داشته باشد. البته تا همین جا هم از عدم اجرای قوانین و فاصله داشتن از استانداردهای فوتبال روز دنیا، کم زیان ندیدهایم. متاسفانه مسئولان و مدیران فوتبال ما اصلا قصد ندارند به خود بیایند و در کاروبار فوتبال ایران قانون و نظم و حساب و کتاب بایسته را رعایت کنند.
گویا قبل از آنکه کار به جاهای باریک کشیده شود و تیمها و هواداران فوتبال به دلیل سهل انگاریها و آسان پنداریهای مسئولان ارشد ورزش و فوتبال تاوانهای سنگین بپردازند، متولیان و کارگزاران فوتبال حاضر نیستند پیشقدم شده و بموقع و قبل از وقوع اتفاقات ناگوار- که به هیچ وجه در شأن فوتبال ایران و سابقه و پیشینه پرافتخار آن نیست و هنوز بزرگ و کوچک فوتبال آسیا به آن احترام میگذارند- دست به کار شده و اقدامات لازم و بایسته و اجتنابناپذیر را برای رفع نقاط ضعف و مشکلات کهنه و مسائل ابتدائی اما لاینحل انجام دهند.
ظاهرا اینجا هم باید مثل بعضی از موارد قبلی، فیفا مانند یک قهرمان به میدان بیاید و با ضرب و زورِ تهدید و تعلیق و حذف و جریمههای سنگین و... مسئولان و گردانندگان فوتبال ما را به رعایت قوانین و مقررات و استانداردها وادار کند و مصداق «عدو شود سبب خیر، اگر خدا خواهد» شود!
بالاخره کی قرار است نظام باشگاهداری در ورزش و فوتبال ما سروسامان و نظم و نسق و قانون پیدا کند؟ مسئولان پیدا و پنهان مربوطه چه زمانی میخواهند تکلیف مالکیتی و مدیریتی دو تیم قدیمی ورزش و فوتبال ایران را مشخص کنند و آنها را از این حالت بلاتکلیفی مالکیتی و تزلزل و بیثباتی مدیریتی نجات دهند؟ چقدر و چند بار باید بزرگترها و پیشکسوتها و کارشناسان و هواداران درباره لزوم اصلاح ساختاری و ساماندهی بهینه و استاندارد این تیمها تذکر و هشدار دهند؟ تا کی قرار است اداره باری به هرجهت و مدیریت دیمی و غیراصولی فوتبال (و حتی کلیت ورزش) ادامه داشته باشد و روزمرگی و بیبرنامگی، بزرگترین عامل بازدارنده درونی ورزش مستعد ایران باشد؟